ایران وایر روز سه شنبه، ۱۹ بهمن ماه، وبیناری با عنوان «جفای مسیحیان در ایران» با شرکت منصور برجی، مدیر سازمان «ماده ۱۸»، شادی نویری، کاویان فلاح محمدی و وحید هکانی، سه نوکیش مسیحی که به دلیل ایمانشان در ایران بازداشت و زندانی شدهاند، برگزار کرد. مازیار بهاری، مدیر ایران وایر، گرداننده این برنامه بود که «تغییر دین در ایران را عملی قهرمانانه» خواند.
منصور برجی، در مورد وضعیت مسیحیان و تعداد نوکیشان مسیحی میگوید «پیش از انقلاب، جفای حکومتی به این صورت وجود نداشت و بیشتر نوکیشان مسیحی که تعدادشان بسیار کمتر از امروز بود، اغلب با اذیت و آزار اجتماعی روبرو بودند. برخی اوقات خانوادهها و دوستان بودند که آنها را طرد میکردند. ولی بعد از انقلاب، نظام حاکم هم به لحاظ ایدئولوژیک و هم ساختار حکومت دینی خود نمیتوانست تغییر دین را تحمل کند و به آزار و سرکوب سیستماتیک نوکیشان مسیحی پرداخت… البته پیش از انقلاب نیز این واقعیت که یک مسلمان زاده تغییر دین داده و مسیحی بشود برای عموم مردم و حتی دولتمردان قابل فهم نبود. اسقف دهفانی تفتی از کلیسای انگلیکن (اسقفی) در خاطراتش روایتی را نقل کردهاست از این که وی یک بار برای سخنرانی در یک جشن بزرگ ملی در جلسه ای رسمی دعوت به عمل آمده بود. از ایشان پرسش شده بود که به چه زبانی میخواهد سخنرانی کند. وقتی اسقف دهقانی تفتی که خودش نوکیش مسیحی و از اهالی تفت بود، میگوید طبیعتاً به فارسی، برگزارکننده میگوید بهتر است سخنرانی به ارمنی یا انگلیسی باشد.»
آقای برجی در مورد تعداد نوکیشان مسیحی به نظرسنجی مؤسسه گمان که در هلند مستقر است، اشاره میکند که یک و نیم درصد شرکت کنندگان خود را مسیحی خواندهاند. که طبق آن میشود تعداد مسیحیان ایران را بین ۷۵۰۰۰۰ تا ۹۵۰۰۰۰ تخمین زد که اکثر آنها نوکیشان مسیحی هستند. بسیاری از ارمنیها و آشوریها که قبل از انقلاب حدود ۳۰۰ هزار بودند، به دلیل مشکلات و تبعیض، مهاجرت کرده و تعداد ا «ها ۱۲۰ هزار نفر و حتی کمتر تخمین زده میشود.
پس از منصور برجی، سه نوکیش مسیحی در مورد اینکه چگونه به مسیحیت گرویدند و با چه اذیت و آزار حکومتی روبرو شدند، صحبت کردند. اگرچه سفر آنها برای مسیحی شدن متفاوت از دیگری است، ولی همه آنها مانند بسیاری از مسیحیان دیگر در ایران به دلیل باور و فعالیت صلح آمیز مسیحی با محرومیت، آزار و زندان روبرو شده و مجبور به ترک وطنشان شدهاند.
از مصایب مسیح تا کتک خوردن مسیحیان کرهای در زندان
شادی نویری میگوید «با اینکه نماز میخواندم رابطه با خدا مسئله مهمی بود. درون خودم آرامش نداشتم. فیلم مصایب مسیح را دیدم و با دیدن واکنش مسیحی به مصلوب کنندگان و دعا بخشش آنها به مسیح ایمان آوردم.»
وی افزود «در هفده سالگی خبر خوش نجات در تلویزون ماهواره ای محبت و این اتفاق مسیر زندگی مرا تغییر داد و قلبم را به مسیح دادم و تجربه متفاوتی ار تجربه کردم و ان ارمش را که دنبالش پیدا کردم. از شبکه ماهوراه ای انجیل به دستم رسید و مرا با کلیسای خانگی آشنا کردند.»
شادی پس از هشت سال فعالیت در کلیسای خانگی در بندر انزلی، روزی که در منزل یکی از دوستانش در کرج خوابیده بود، با هجوم مأموران امنیتی، بازداشت شد.
وی تحت بازجوهای طولانی قرار میگیرد و وقتی تقاضای انجیل میکند مورد تحقیر و تمسخر، مأموران قرار میگیرد.
شادی از جو وحشت حاکم بر زندان میگوید: «در زمان بازجویی صدای جیغ مبشران زن کره ای که در ایران بازداشت شده بودند میآمد و میگفتند تو را هم آنقدر میزنیم تا آنچه میخواهیم به ما بگویی.»
وی میافزاید «ساعتها بازجویی در شب طول میکشید و در اداره اطلاعات رشت حتی یک کارمند زن نبود و این امر بیشتر موجب آزار بود و ایجاد وحشت میکرد.»
مادر شادی را نیز که هیچ ربطی به فعالیتهایش نداشت ساعتها مورد بازجویی قرار می دهدُ مدارکش را میگیرند و میگویند «بهتر است به دخترت بگویی از کشور برود.»
فشار به اعضای خانواده مسیحیان و تفتیش عقاید آنها، بارها گزارش شدهاست.
شادی از زندان با وثیقه بهطور موقت آزاد میشود. پس از مدتی پروانه فعالیت اقتصادی وی باطل میشود. شادی که در انتظارش زندان و محرومیت است، مجبور میشود وطنش را ترک کند.
«از من میخواهید نقش یهودا را ایفا کنم»
کاویان فلاح محمدی نیز در مورد گرویدن به مسیحیت میگوید «من به عنوان مسلمان تکالیف دینیم رو انجام میدادم تا ۱۸ سالگی و من از طریق والدینم با مسیحیت آشنا شدم و شروع کردم تحقیق کردن و مقایسه بین اسلام و مسیحیت یک سال طول کشید.»
وی میگوید «پس از ایمان به مسیح، به کلیسای خانگی در تنکابن برای عبادت رفتم. در انزمان کلیسای فارسیزبان در شمال وجود نداشت و کلیساهای فارسیزبان در تهران و شهرهای دیگه بسته میشدند.»
حکومت ایران کلیساهای فارسیزبان را بسته و با حمله به کلیساهای خانگی و منازل مسیحیان، آنها را مورد اذیت و آزار قرار میدهد. اخیر گروهی از نوکیشان مسیحی با پشتیبانی ماده ۱۸، کمپین «کلیسا حق همه مسیحیان» را، راه اندازی کردند. دستکم تاکنون ۳۳ کلیسای ایرانی از این کارزار و حق مسیخیان فارسیزبان برای داشتن محلی برای عبادت دفاع کردهاند.
کاویان میگوید «کریسمس ۲۰۱۴ برای جشن گرفتن در منزل کشیش ویکتور بت تمرز جمع شده بودیم و درحال پرستش بودیم در یک جمع خصوصی، که مأموران امنیتی وارد خانه شدند.»
کاویان را به اداره اطلاعات میبرند و ساعتها مورد بازجویی قرار میدهند و از خوابیدن وی جلوگیری میکنند. بازجویی از ساعت دوازده شب تا پنج صبح ادامه پیدا میکند.
بازجوها از کاویان میخواهند اطلاعات شخصی مانند پسورد کامپیوتر، اربطه اش با مسیحیان، اسامی آنها را برایشان بنویسد.
آنها همچنین این نوکیش مسیحی ار مورد تفتیش عقاید قرار میدهند و نظرش را در مورداینکه چگونه مسیحی شده و رهبر جمهوری اسلامی و …میپرسند. به وی ۱۶ صفحه سفید میدهند و میگویند «از اول مسیحی شدن تا الان را، همه چیز را بنویس.»
تفتیش در قانون اساسی ایران ممنوع است ولی بارها در داگاهها و بازجویی نوکیشان مسیحی مورد تفتیش عقاید قرار گرفتهاند.
بازجوها از کاویان میخواهند با آنها همکاری کند و به عبارت دیگر در عوض آزادی، «خبرچین» آنها شود.
کاویان در پاسخ به آنها میگوید «میخواهید نقش یهودا را برای شما ایفا کنم.» پاسخی که موجب خشم بازجویان میشود. این نوکیش مسیحی پس از آزادی موقت، ایران را ترک میکند.
«گفتند بنویس عضو فرقه منحرف هستی»
وحید هکانی، سومین نوکیش مسیحی که در وبینار شرکت کرده میگوید «تجربهها تقریباً شبیه هم هست. فضای جامعه بستهاست
ولی از سنی شروع میکنیم سؤال کردن و میبینیم چوابی نداریم. من در دل یک خانواده مذهبی بزرگ شدم.
من به صورت اتفاقی در جمعی قرار گرفتیم و چیزهایی شنیدم که مسیر زندگیم عوض شد. من اصلاً نمیدانستم که در کشورمان عقیده دیگر داشتن جرم محسوب میشود یا به دست آوردن کتابی در مورد مسیحیان باید ماهها گشت. من انجیلی از دوستانم قرض کردم و اولین کتاب مقدس یکسالی طول کشید.»
حکومت ایران در بسیاری از مواقع پس از یورش به منازل مسیحیان، کتاب مقدس و جزوات و کتابهای مسیحی را توقیف کرده و حتی از آنها را به عنوان مدرک جرم در دادگاه مطرح میکند.
وحید میافزاید «در شیراز ما چند نفری بودیم دورهم جمع میدشیم ولی هرچقدر تلاش کردیم وارد کلیساس ساختمانی شویم، نشد.
یک کلیسا بود ولی دایماً تحت نظارت نیروهای امنیتی بود. در جند متری آن یک مرکز نهی از منکر بود و در کنارش اداره وزارت اطلاعات و غیره، اصلاً امکان نداشت برویم زنگ در آنها را بزنیم.»
وحید در سال ۸۸، دستگیر و در زندان عادل آباد شیراز حبس میشود.
این نوکیش مسیحی میافزاید «یکبار به بازجو گفتهاست شما می خواهیدروی همه چیز روکش بکشید و همین کنجکاوی مردم را بیشتر میکند.»
این نوکیش مسیحی که با عده ای از اعضای متعلق به دیگر جوامع مذهبی و دینی از جمله بهاییان و دراویش زندانی بوده، میگوید کوچکترین اعتراضی مبدل به محرومیت از حقوق اساسی زندانیان از جمله تلفن به اعضای خانواده میشد. وحید پس از تحمل سه سال حبس، پس از اآزدی ایران را ترک میکند.
وحید در مورد اتهاماتش و فشار برای اعترفگیری میگوید: «ما را متهم به تبلیغات علیه نظام میکردند و واقعاً اتهامات وحشتناکی بود و با خودمان میگفتیم اگر اتهامات این است دیگر چه حکمی در انتظار ماست.»
وی میگوید یکبار صفحه سفید به من دادند و هرچه میگوییم کپی کن و بنویس گفتن عضو «فرقه منحرف» هستی.
حکومت ایران با اتهاماتی مانند تبلیغات علیه نظام، بدون ارایه مدرک و سندی، مسیحیان را به زندان فرستادهاست.
منصور برجی در مورد این اتهامات میگوید که «قانونی برای مجازات برای تغییر دین وجود ندارد برای همین حکومت با اتهاماتی مانند تبلیغ علیه نظام یا اقدام علیه امنیت ملی، مسیحیان به ویژه نوکیشان مسیحی را زندانی میکند. حکومت ایران به دلیل اینکه میخواهد عضو جامعه جهانی باقی بماند، بارها تأکید کرده کسی را برای داشتن عقیده ای مشمول مجازاتهای قضایی نمیکنند. به علاوه محکومیت افراد برای داشتن عقیده، یا عمل به آن خلاف تعهدات ایران ذیل ماده۱۸ میثاق بینٔ المللی سیاسی و مدنی است.»
سازمان «درهای باز» هم اخیر ایران را در گزارش سالانه خود، نهمین کشور «مسیحیت ستیز» جهان دانست.
0 Comments