«مملکت مال حزباللهیهاست»، این بخشی از سخنان منصوره معصومی اصل، مدیر یک مؤسسه قرآنی در کرج»، در تلویزیون ایران بود که موجی از واکنشها و انتقادات را، از وزیران سابق تا هنرمندان و کاربران دنیای مجازی برانگیخت. برخی از این منتقدان که سالها در خدمت حکومت بودند، ایران را متعلق به همه ایرانیان از جمله اقلیتها دانستند.
این سخنان منصوره معصومی اصل، در انتقاد به دعوت محمدعلی ابطحی، و محمدجواد آذری جهرمی، به صدا و سیما، روز شنبه ۱۳ آبان ماه در شبکه افق صدا و سیما بیان شد. خانم معصومی اصل، تابستان گذشته مدعی شده بود که در هشت سال ایران بهشت روی زمین میشود. وی معلم قرآن بوده و حتی به نظام آموزش و پرورش و محتوای کتابهای درسی در ایران انتقاد دارد.
در واکنش به این سخنان، آذری جهرمی، وزیر پیشین ارتباطات ایران نوشت که «مملکت که فقط متعلق به حزباللهیها نیست در این کشور عزیزانی از سایر ادیان و مذاهب هم زندگی میکنند.» وزیر دولت روحانی با اشاره به اینکه همه مسلمانان هم با کسانی که خود را حزباللهی میخوانند موافق نیستند، گفت: «جمعی از مسلمانان هم اعتقاد به آنچه که عدهای خود حزب اللهی خوانده میگویند، ندارند. ایران متعلق به همه این عزیزان هم هست.»
محمد علی ابطحی، معاون حقوقی و پارلمانی ریاست جمهوری خاتمی نوشت «نمیشناسمشون اما مملکت را مال خودشان میدانند و بس… «حضور ایشان هم در تلویزیون کار خوبی است. باید مردم با این تفکرات هم آشنا شوند. اما خدا کند که مسئولان کشور باور نکنند. بدانند ایران مال ایرانیهاست!»
البته آقایان ابطحی و آذری جهرمی، سالها در خدمت حکومت جمهوری اسلامی بودند که طبق قوانین و قانون اساسی اش، میلیونها ایرانی فقط به دلیل باور دینی خود و خانواده شان از جمله بهاییها، نوکیشان مسیحی،مندائیان و پیروان دین یارسان، اصلاً شهروند حساب نشده و به اصطلاح جز اشباح محسوب میشوند. در ۴۵ سال گذشته محرومیت و سرکوب این اقلیتها ادامه داشتهاست. از سوی دیگر حتی اقلیتهای به اصطلاح «قانونی» و به رسمیت شناخته شده یعنی یهودیان، زرتشتیان و مسیحیان (آشوریها و ارمنیها) از بسیاری از حقوق برابر با شهروندان مسلمان شیعه محروم هستند.
ادعای مملکت مال حزباللهی است درحالی مطرح شده و میشود که در زمان جنگ، مسیحیان و یهودیان و دیگر افراد متعلق به اقلیتهای دینی و مذهبی، مانند دیگر شهروندان ایرانی، جان خود را فدای دفاع از میهنشان کردند. نمایندگان برخی از همین اقلیتها در مجلس، سالها تلاش کردند تا قانون نابرابری دیه مسلمان با غیرمسلمان را تغییر دهند. دلیل مخالفت با این تغییر که چند دهه ادامه یافت رأی و فتوا مخالف برخی مراجع بود.
حزباللهی از سال ۵۷ و پیروزی انقلاب به افراد و نهادهایی در جامعه ایران گفته میشد که هوادار و حامی حکومت بودند. روحالله خمینی، نخستین رهبر جمهوری اسلامی، مدت کوتاهی پس از انقلاب، ضمن ابراز «پشیمانی» از اینکه احزاب را بسرعت قلع و قمع نکرده و قلمها را نشکسته، اعلام کرد حزب فقط یک حزب، حزبالله.
علی خامنهای، رهبر حکومت نیز سال ۱۳۹۹، «دولت جوان حزباللهی راعلاج مشکلات کشور» دانست. به عبارت دیگر واژه حزبالله با سرشت و وجود جمهوری اسلامی عجین شدهاست.
«ما یک ملت واحدی هستیم»، جمله ای از خمینی است که بهطور مرتب و نادرست، چه توسط دستگاه تبلیغ حاکمیت و چه برخی نمایندگان اقلیتهای دینی، برای تأکید بر انسجام ملی و همبستگی گروههای مختلف دینی و مذهبی نقل میشود. این در حالی که بنا بر اسناد موجود، خمینی عبارت «همه ما ملت واحد و ید واحدیم» را برای توصیف اتحاد مسلمانان به کار بردهاست. سخن و عمل بنیانگذار جمهوری اسلامی در پیوستگی با فضلالله نوری بود که مشروعه را بر مشروطه ارجح میدانست.
نظرات حزباللهیها برای طرز زندگی مردم ایران به شدت در اقلیت قرار دارد. فقط در یک مورد شبکه شرق، متعلق به روزنامه شرق، با استناد به نظرسنجی خود که با مشارکت بیش از ۱۲ هزار و ۳۰۰ تن انجام شد، از مخالفت ۸۴ درصدی مردم با الزام زنان به رعایت حجاب خبر داد. انتشار این نظرسنجیِ منجر به احضار مدیر مسئول روزنامه شرق شد. حجاب به فرمان خمینی اجباری شد. افرادی که خود را حزباللهی میخواندند، با شعارهایی از جمله یا «روسری یا توسری» به زنان معترض و بیحجاب در کوچه و خیابان حمله میکردند. جنبش «زن زندگی آزادی» بزرگترین چالش ۴۵ ساله بر سلطه اندیشه خمینی و حزبالله بر زندگی مردم به ویژه زنان محسوب میشود.
0 Comments