اخیراً نگرانی از وضعیت سلامت نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر که در زنجان زندانی است، تشدید شدهاست. سازمان عفو بینالملل در بیانیهای در تاریخ ۲۳ تیر ماه خطاب به ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه و هیئت نمایندگی دائمی جمهوری اسلامی در سازمان ملل هشدار داده که جان نرگس محمدی، فعال حقوق بشر در خطر است. شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل میگوید که خانواده نرگس محمدی از ابتلا او به بیماری کووید-۱۹ خبر دادهاست. کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل نیز خواستار آزادی سریع خانم محمدی شدهاند.
او در سال ۹۱ به جرم «تبلیغ علیه نظام» به ۶ سال حبس محکوم شد و پس از مدتی آزاد شد اما بار دیگر در سال ۹۴ بازداشت شد و در مجموع به ۱۶ سال حبس محکوم شدهاست که ۱۰ سال آن قابل اجرا است. از اتهامات خانم محمدی میتوان از «تبلیغ علیه نظام» و تشکیل گروه لغو گام به گام اعدام (لگام) نام برد .
اواخر تیر ماه، پس از انتشار ویدئویی از فرزندان نرگس محمدی، در شبکههای اجتماعی، برخی از کاربران توئیتر با انتشار پیامهایی با هشتگ #صدای_نرگس_باش کارزار تازهای را در حمایت از این روزنامهنگار زندانی آغاز کردند.
فاطمه (ماری) محمدی،نوکیش مسیحی و زندانی سابق عقیدتی در گفتگویی با سازمان «ماده ۱۸» از وضعیت نرگس محمدی در زندان، فشار حکومت بر این فعال حقوق بشر، وضعیت زندانها و محرومیت زندانیان سخن گفتهاست.
اعتراضهای بسیاری در ایران و در سطح بینالمللی نسبت به وضع وخیم نرگس محمدی در زندان صورت گرفته، و بسیاری معتقدند که حکومت از این فعال حقوق بشر انتقام میگیرد. فشار شدید بر خانم محمدی در زندان را به چه دلایلی میدانید؟
متأسفانه هرگاه از شکنجه صحبت میکنیم، آنچه که به ذهن عامه و حتی بسیاری از فعالان حقوق بشر خطور میکند صرفاً فشارهای فیزیکی، غل و زنجیر کردن، ضربات کابل به کف پا و ناخن کشیدن است. در صورتی که شکنجه طیف گستردهای از رفتارها و اعمال را دربرمیگیرد. تعریفی که سازمان ملل از شکنجه در سال ۱۹۸۴ ارائه داده چنین است: «هر عملی که بر شخصی وارد و منجر به درد یا رنج شدید شود، خواه فیزیکی باشد خواه روانی، و عامداً با نیات کسب اطلاعات یا گرفتن اقرار، تنبیه، ارعاب، یا مجبور کردن کسی به انجام کاری، یا به هر دلیل دیگری که اساسش تبعیض به هر شکلی باشد انجام شود.»
بنابراین محرومیت از تماس تلفنی و ملاقات، محرومیت از خدمات درمانی، محرومیت از در اختیار داشتن کتاب و استفاده از بخش فرهنگی و کتابخانه زندان، جلوگیری از دسترسی به مواد غذایی مناسب و ابتلا به کرونا و عدم دریافت خدمات درمانی که مستقیماً جان او را هدف قرار داده، جملگی ویژگیهای شکنجه را دارا هستند و نیاتی که در تعریف آن برشمرده شده را میتوان به عنوان دلایل فشار بر نرگس محمدی متصور شد.
زندان یک انزوای همهجانبه برای زندانی رقم میزند. محرومیت از حقوقی همچون دسترسی به کتاب، تماس تلفنی و ملاقات و بعضاً جلوگیری از صحبت با سایر همبندیها (وضعیتی که در قرچک شخصاً تجربه کردم) این انزوا را به اوج میرساند.
تماس تلفنی و ملاقات تنها راههای ارتباط زندانی با دنیای بیرون از زندان و حفظ روابط عاطفی خود با خانواده و پاسخ به نیازهای عاطفی است و میتواند تا حدی از شدت این انزوای همهجانبه بکاهد. اما در مقابل محرومیت از آن، فشارها را صد چندان میکند. تماس تلفنی و ملاقات حق زندانی و خانواده زندانی است و محرومیت از این حق اولیه طبیعتاً منجر به رنج فراوان میشود. آنها که خود زمانی زندانی بودهاند یا عضوی از خانوادهشان در زندان بوده، خوب میدانند که حق تماس تلفنی و ملاقات چقدر ارزشمند است و محرومیت از آن چقدر دردآور. زندانیانی همچون نرگس محمدی که امکان ملاقات با همسر و فرزندانش را ندارد، بهطور کلی از تماس تلفنی با همسرش و یازده ماه از تماس با فرزندانش و نیز گلرخ ایرایی هشت ماه و نیم از تماس تلفنی و ملاقات با همسرش آرش صادقی محروم هستند. البته زندانیان بسیاری هستند که از این حقوق اولیه محروم هستند و من و شما شاید حتی نامی از آنها نشنیده باشیم.
برخورداری از مواد غذایی مناسب و ضروری برای حفظ سلامتی و توان جسمی برای ادامه حبس لازم است. اگر محرومیت از این حق اتفاق بیفتد و مدتها ادامه پیدا کند، قطعاً زندانی با مشکلات جدی رو به رو خواهد شد و با توجه به روال عدم رسیدگیهای پزشکی در زندانها این مشکل جدیتر هم میشود.
همچنین، از آن جا که زندانی از امکاناتی که خارج از زندان در اختیار داشته، محروم شده و از انجام بسیاری از فعالیتها ساقط میشود، دسترسی به کتاب و بخش فرهنگی زندان برای رشد و تعالی انسان، فعالیت مغز در فضای بستهٔ زندان، دریافت نظرات دیگران و تقویت باورها و کاهش حداقلی تنهایی خصوصاً اگر در محیطی محبوس باشد که اصل تفکیک جرایم رعایت نشده باشد و از لحاظ فکری همصحبتی نداشته باشد، همچنین گذران مفید اوقات که در زندان دیر هم میگذرند، امری ضروری محسوب میشود. محرومیت از دریافت کتب دینی از محرومیتهای ویژهای است که درمورد زندانیان عقیدتی (اقلیتهای دینی) به منظور تضعیف باورها در جمهوری اسلامی بسیار پرکاربرد است.
پس میبینیم که این شکنجهها اگر چه برای افرادی که تجربه حبس شدن در زندان را ندارند ممکن است پیش پا افتاده تلقی شوند، اما بسیار هدفمند برنامهریزی شده و تنهایی و انزوای زندانی را به اوج میرسانند تا او را از همه حمایتها و کمکهایی که میتواند او را قادر به مقاومت میکند محروم میسازند. در کنار تمام این موارد، در مورد نرگس محمدی مسئله ابتلا به کرونا با وجود آمبولی ریه و نیز تشکیل دو پرونده جدید مطرح است که نگرانی بیشتر ما را برانگیخته است.
شما خودتان به دلیل فعالیت عقدیتی و مدنی زندانی شدید و در زندان با فعالان حقوق بشری از جمله خانم محمدی محبوس بودید و در موردش حتی توئیت کردید. نرگس محمدی وضعیت زندان و دلایل فشار بر خود و خانواده اش را چگونه بررسی میکرد؟
تا آن جا که به خاطر دارم چندان از مشکلات و فشارهایی که بر خودش اعمال میشد صحبتی نمیکرد. درواقع، عادت نداشت از مشکلاتش صحبت کند و سعی میکرد با حرفهایش به دیگران انرژی منفی ندهد. زنی بسیار مقاوم بود. به خاطر دارم بعد از اینکه تلفنی با فرزندانش صحبت میکرد با اشتیاق برای ما در بند تعریف میکرد که فرزندانش چه گفتهاند و صدایشان و حتی لحن صحبت کردنشان چه تغییری کردهاست.
هر گاه رئیس سابق زندان اوین، آقای چهارمحالی، برای دیدار با زندانیانی که مایل بودند خواسته و مشکلاتشان را مطرح کنند، به بند نسوان میآمد نرگس محمدی بیشتر از آن که درمورد خواستهها و مشکلات شخصی خود در زندان صحبت کند، مشکلات کلی بند که همه را آزار میداد مطرح میکرد.
نرگس محمدی در زندان، حتی زمانی که من اعتصاب غذای خشک کرده بودم چرا که بارها با درخواست من برای دریافت کتاب مقدس مخالفت شده بود، و بهداری زندان از پذیرفتن من ممانعت میکرد، از حق و حقوق من دفاع کرد و آن طور که بر مزار ستار بهشتی شجاعانه و جانانه سخنرانی ایراد کرد، با همان لحن و شدت و حدت پاسیاران را مجاب کرد که علیرغم میل خودشان و بهداری مرا به بهداری منتقل کنند.
در آن شب (حدودا ساعت ۱۲ شب) بود که حالم بسیار وخیم بود و حتی توان ایستادن روی پاهایم را نداشتم. خودش کمک کرد و لباسهایم را پوشاند و مثل یک مادر دستم را گرفت و با حوصله و آرامش پلهها را به آهستگی یکی یکی پایین رفتیم. احساس میکردم دست مادرم در دستم است و این حس بسیار خوبی به من میداد. این تنها یکی از محبتهای اوست که هیچگاه از یادم نخواهد رفت. حتی حسی که آن زمان داشتم را هنوز به یاد دارم. ظلمهایی که بر او اعمال میکنند عمیقاً قلبم را به درد میآورد.
دلیل انتقال این فعال حقوق بشر به زندان زنجان را چه میدانید؟
نرگس محمدی به همراه چند تن از زندانیان دیگر به مناسبت چهلمین روز و در همراهی با خانوادههای داغدار اعتراضات سراسری آبان ماه دست به تحصن در دفتر بند زنان سیاسی زندان اوین زد. اگر به خاطر داشته باشید نرگس محمدی را به بهانه ملاقات با وکیل از بند نسوان خارج کردند. این در حالی بود که هیچیک از وکلای نرگس محمدی به ملاقات او نیامده بودند و این تنها فریبی بود برای کشاندن او به ساختمان ریاست زندان. پس از آن نرگس محمدی را با رفتاری بسیار خصمانه و همراه با ضرب و جرح به زندان زنجان تبعید کردند. نرگس شرح کامل آنچه را که اتفاق آفتاد، پس از انتقال به زنجان طی نگارش نامهای سرگشاده به اطلاع عموم رساند که برای همگان قابل دسترس است. آن طور که به نظر میرسد تحصن مزبور علت تبعید او به زندان زنجان است.
در حالی که حکومت، مسئول سلامت و حفظ جان زندانیان است، نرگس محمدی و دیگر فعالان حقوق بشری از جمله خود شما، بارها از وضعیت وخیم بهداشتی در زندان به ویژه در شرایط کرونایی گفته و نوشتهاند، وضعیتی که زندگی زندانیان را به خطر انداختهاست. آیا میتوان گفت این شرایط، سیاست حکومت برای فشار بر زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی است ؟
با توجه به این که به سلامتی و جان زندانیان اشاره کردید اجازه بدهید کمی مبسوط در این مورد پاسخ بدهم. بارها اشاره کردهام که کشتن فقط با طناب دار و حلقآویز کردن انجام نمیشود. توجه کنید جمهوری اسلامی به منظور جلوگیری از سنگینتر شدن پرونده سیاه و ننگین خود در عرصه حقوق بشر، همیشه از طناب دار برای حذف فعالان و زندانیان استفاده نمیکند بلکه از تاکتیکهایی استفاده میکند که احتمال حذف فیزیکی زندانی را بالا ببرد. عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی در زندان در بحران کرونا یکی از این تاکتیکها است.
از آن جا که اطلاعات بیشتری درمورد زندان قرچک ورامین در دست دارم، اجازه بدهید کمی درمورد شرایط این زندان بگویم که هماکنون ۱۷ زندانی سیاسی و عقیدتی در آن محبوساند. زمستان سال ۹۸ عملاً هیچ تدبیری برای مقابله با کرونا در زندان قرچک اندیشیده نشده بود. آن زمان در قرچک بودم و هر چه اعتراض میکردم با تهدید و توهین، حتی از جانب رئیس زندان آقای مهدی محمدی، مواجه میشدم. در بهترین حالت نیز معاون رئیس زندان، آقای دارابیان، میگفت ما مراقب جان شما هستیم. چون اگر اتفاقی برای شما بیفتد ما باید پاسخگو باشیم! اما دیدیم که دو زندانی در اثر ابتلا به کرونا در سلولهای انفرادی قرچک جان دادند و کسی هم پاسخگو نبود.
پس از آن، اگر به خاطر داشته باشید، مقامات مختلف پس از پوشش اخبار وضعیت اسفناک زندانها توسط رسانههای غیرحکومتی، واقعیتهای جاری در زندانها را انکار کردند و اخبار بیست و سی نیز گزارشی تصویری از زندان قرچک پخش کرد که در آن خانم زهرا میرزایی، معاون سلامت زندان قرچک ادعا کرد همه زندانیان جدیدالورود (چه زندانیان جدید و چه زندانیانی که مرخصی آنها به اتمام رسیده) به مدت ۱۴ روز (دوره نهفتگی بیماری کرونا) قرنطینه میشوند سپس به بند منتقل میشوند. در صورتی که این ادعا کذب محض است. حقیقت آن است که برخی قرنطینه ۳ یا ۶ روزه و برای سایرین ۱۲ تا ۱۴ روزه اعمال میشود، آن هم بدون رعایت پروتکلها و نکات بهداشتی، قرنطینه میشوند. این امر هم کاملاً مشخص میکند که برخلاف ادعاهای همیشگی مسئولین زندان مبنی بر نبود امکانات کافی برای رعایت پروتکلها، کاملاً تعمدانه زندانیان را هر چه بیشتر در معرض ابتلا به کرونا قرار میدهند. مدتی است که دو بخش در زندان قرچک ورامین در نظر گرفته شده برای زندانیان مبتلا به کرونا؛ یکی برای بیمارانی که وضعیت بیماریشان خفیف است و دیگری برای مبتلایانی که وضعیتشان وخیم است. اگر علائم کرونا در زندانیان دیده شود آنها را از بند خارج میکنند و به بخش مذکور در زندان منتقل و قرنطینه میکنند اما همچنان خبری از رسیدگی نیست. هنگامی که وضعیت مبتلایان وخیم میشود نیز آنها را به بخش دیگری که پیشتر گفته شد، منتقل و قرنطینه میکنند.
در این پروسه میبینید که خبری از اعزام به بیمارستان نیست. اگر هم به ندرت اعزامی صورت بگیرد، بدون هیچ نوع رسیدگی همان روز زندانی مبتلا به کرونا را به زندان برمیگردانند. این تعللها و عدم رسیدگی و عدم رعایت (عامدانه) پروتکلهای بهداشتی اگر منجر به مرگ زندانی شود، پروسهای موفق برای اعدام (معدومسازی) به وسیله کرونا به اتمام رسیده و اگر هم زنده بماند، پروژهای ناموفق برای اعدام زندانی تلقی میشود. باور نمیکنم جان ستاندن، هدف شیوههایی که در رابطه با زندانیان در مقابل این اپیدمی مهلک در پیش گرفته شده، نباشد. ما در مورد سرماخوردگی صحبت نمیکنیم بلکه در مورد کرونا صحبت میکنیم که جهان را به زانو درآورده است.
0 Comments