کودکان مسیحی،قربانیان «کوچک» سرکوب حکومتی

by | 30 آبان 1400 | مقاله و تحلیل

کودکان در حال بازی یا تماشای کارتون هستند، پدر و مادرشان با دوستانشان دورهم جمع شدند، چایی می‌خورند، دعایی می‌کنند و کتاب مقدس می‌خوانند، تا اینکه مأموران امنیتی حکومت به این منزل هجوم می‌آورند. کودکان وحشتزده شاهد بازداشت و بازجویی و حتی کتک خوردن پدر و مادرشان هستند. حکومت ایران، دهه‌ها است که با حمله به کلیساهای خانگی یا بهتر بگوییم دورهمی چند نوکیش مسیحی که اجازه داشتن کلیسا ساختمانی را ندارند، مبدل به کابوسی برای این کودکان شده که والدینشان فقط به خاطر ایمان مسیحی مقابل چشمانشان بازداشت و راهی زندان می‌شوند.

این کابوس می‌تواند سال‌ها بر روان و جسم این کودکان تأثیر گذارد.

حتی نوزادان در امان نیستند

سازمان ماده ۱۸، در روز جهانی کودک، با حامد فرمند،کنشگر و پژوهشگر حوزه کودک در مورد تأثیر این بازداشت‌ها و خشونت مأموران امنیتی،بر این کودکان پرسیده‌است.

آقای فرمند می‌گوید «تأثیر زندانی شدن حتی بعد از بازگشت آنها از زندان، می‌تواند ادامه‌دار باشد. موارد زیادی را داریم که افرادی چند ماهی زندانی شدند ولی کودکان مدت‌های طولانی گریبانگیر آن هستند.»

ضربه روحی و جسمی به این قربانیان «کوچک» خشونت حکومتی، سن و سال نمی‌شناسد.

مأموران امنیتی برخی اوقات حتی به این کودکان هم رحم نکرده‌اند.به عنوان مثال دوم دی ماه۱۳۹۰، در اهواز، نیروهای امنیتی به هنگام یورش به داخل کلیسا صورت‌های خود را پوشانده بودند حتی بچه‌های کوچک کانون شادی که به شدت ترسیده بودند را نیز با خود بردند.

حامد فرمند، که نهادی نیز برای «کودکانی که والدینشان زندانی شده‌اند» راه اندازی کرده می‌گوید «کودکان نوزاد می‌توانند درک مشخصی از بازداشت پدر و مادرشان و حمله مأموران امنیتی نداشته باشند اما نگرانی والدین را می‌فهمند و نسبت بهش واکنش نشان می‌دهند در خواب و خوراک اختلال ایجاد کنند.»

وی می‌افزاید «استرس ناشی از دستگیری و زندانی شدن والدین در مورد کودکان خردسال تا پنجسال می‌تواند به استرس دایم تبدیل شود که تاثیر منفی آن بر روند رشد مغز می‌تواند جبران‌ناپذیر باشد.»

آقای فرمند تأکید می‌کند که «ما در مورد شرایط عمومی حرف می‌زنیم. کودکان می‌توانند واکنش‌هایی از خود نشان دهند که خود را حفظ کنند البته همیشه این واکنش‌ها مطلوب نیست. محیط اطراف می‌توانند نقش مثبتی در شرایط کودک داشته باشند مثل تأمین یک سری از نیازها، به خصوص وقتی زندانی شدن والدین یا یکی از آنها تأثیر بد اقتصادی بر کودک بگذارد…ما بهیچوجه نباید برچسبی به این کودکان به دلیل بازداشت والدیشان بزنیم….کودکان براساس وضعیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و غیره واکنش‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهند.»

تبعیض ساختاری و خشونت حکومتی هم زندگی نوکیشان مسیحی را مختل ساخته و آنها را از حقوق بنیادین شهروندی و بشری محروم می‌کند، هم سرنوشت کودکان آنها را هدف قرار می‌دهد.

انتقام از والدین با شکنجه «قانونی» بر یک کودک

دادگاه‌های حکومت در بوشهر، از یکسو مریم فلاحی و سام خسروی را به دلیل بارور مسیحی و فعالیت صلح آمیز دینی یعنی شرکت در کلیسای خانگی، محکوم به زندان و محرومیت کاری کرد، و از سوی دیگر حکم جدایی لیدیا ۲۲ ماه، را از این زوج نوکیش مسیحی، که از ده هفتگی سرپرستیش را برعهده داشتند، صادر کرد.

قاضی در حکمش اذعان کرد که «رابطه عاطفی شدیدی» بین کودک و زوج مسیحی، مریم فلاحی و سام خسروی، وجود دارد و با بازگشت این کودک بیمار به پرورشگاه، «آینده نامعلومی» در انتظار وی است و احتمال اینکه خانواده دیگری لیدیا را به دلیل بیماریش به فرزندی به پذیرد، «صفر است».

به عبارت دیگر، قاضی حکم به نابودی و نیستی و آزار این کودک داد، فقط به دلیل باور مسیحی مریم و سام. حکمی که برخلاف حتی فتوای دو مرجع تقلید شیعه صادر شد و اعتراض ۱۲۰ نفر از وکلا و کنشگران مدنی را درپی داشت که در نامه ای به قوه قضاییه، این حکم را نقض قوانین ایران و کنوانسیون جهانی حقوق کودکان دانستند.

خشونت فرهنگی * علیه کودکان نوکیش مسیحی، وضعیت آنها را در مدارس وخیمتر می‌سازد.

تبعیض در مدارس

فرزندان متعلق به جامعه اقلیت مسیحیان فارسی‌زبان یا نوکیش مسیحی با تبعیض‌های چندگانه در مدارس روبرو هستند.

سعید پیوندی، استاد جامعه‌شناسی در فرانسه در این مورد می‌گوید «نظام آموزشی نوعی تحقیر و رنج دایمی را به بخش‌هایی از نسل جوان تحمیل می‌کند…فکر برتر بودن یک دین در ذات خود تبعیض آمیز است و اشکالی از تنش، تبعیض و خشونت را در جامعه دامن می‌زند.»

نوکیشان مسیحی به دلیل اینکه از سوی حکومت به عنوان اقلیت به رسمیت شناخته نمی‌شوند، وضعیت به مراتب بدتری دارند.

یوسف ندرخانی، نوکیش و فعال مسیحی زندانی، بارها به وضعیت تحصیلی فرزندانش که مجبور به شرکت در کلاس‌های قرآن و معارف اسلامی هستند، اعتراض کرده و حتی دست به اعتصاب غذا زده‌است.

سیاست جمهوری اسلامی از لحظه تولد تا مرگ، زندگی نوکیشان مسیحی و بسیاری از افراد متعلق به اقلیت های دینی و مذهبی را تحت تاثیر قرار می دهد و نه تنها اجازه شکوفایی به میلیون ها نفر از شهروندان ایرانی به دلیل فقط باورشان نمی دهد بلکه حتی انها را از زندگی محروم می کند. در این حکومت، کودکان، حتی پیش از زبان گشودن،مبدل به «قربانی» تبعیض و سرکوب می شوند.

* یوهان گالتونگ، نظریه پرداز نروژی و پدر مطالعات صلح، برای نخستین بار مفهوم خشونت فرهنگی را در کنار خشونت مستقیم و خشونت ساختاری ، مطرح کرد

دربارهٔ فرد پطروسیان

فرد پطروسیان از همکاران ارشد ماده۱۸، روزنامه‌نگار، و پژوهشگر ایرانی ساکن اروپاست. وی از سال ۲۰۰۵ با «گلوبال ویسز»، پروژه دانشگاه هاروارد همکاری داشته است و از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ نیز سردبیر ایران در این پروژه بود. وی همچنین به مدت ۹ سال سردبیر آنلاین «راديو فردا» در پراگ بوده است. مقالات و مصاحبه‌های پطروسیان در نشریات بین‌المللی از جمله واشینگتن پست منتشر شده است. وی همچنین كتاب «امید، رأی و گلوله» را در مورد جنبش سبز ایران و رسانه‌های اجتماعی تدوین و به نگارش درآورده است.

1 Comment

  1. هومن دارابی فرد

    من فقط 44 روز بخاطر پاپوشی که خانواده پدریم که پاسدار و از مدیران حکومتی هستن زندان بودم و بعد به قید وثیقه از ایران فرار کردم ،بخاطر ایمان مسیحی؛ هنوز در سن 50 سالگی وقتی یاد زمان دستگیریم و زندان و لباس شخصی ها می افتم تمام سیستم اعصاب و روانم تا چند ساعت بهم میخوره ؛ این مقاله کاملا صحیح به موضوع قربانیان از این دست پرداخته است حاضرم وقت بگذارم و جفا هایی رو که دیدم به رشته تحریر در بیاورم

    Reply

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

[learndash_login]