کریستوفل، کشیش آلمانی که جهانی نو برای نابینایان ایران گشود

by | 15 دی 1403 | مقاله و تحلیل

سازمان ملل، روز چهارم ژانویه، روز تولد لویی بریل، مخترع الفبای نابینابیان را به عنوان روز جهانی بریل به رسمیت شناخته تا در مورد نیازهای نابینایان و کم‌بینایان آگاه‌سازی کند. صد سال پس از اختراع این خط، کشیش ارنست یاکوب کریستوفل در سال ۱۹۲۵ (۱۳۰۴) نخستین مدرسه نابینایان درایران را بنیان گذاشت.

این میسیونر پروتستان المانی خط بریل فارسی و ارمنی را ابداع کرد و آغازگر نهادی شد که امروزه به میلیون‌ها نفر در سراسر دنیا به ویژه نابینایان یاری رسانده و آنها را توانمند می‌کند.

کشیش کریستوفل که از وی به عنوان «پدر المانی» نابینایان ایران یاد می‌کنند نخستین مدرسه برای نایبنایان ایران را در تبریز آغاز کرد و چند سال بعد به اصفهان رفت و آموزشگاه دیگری برای نابینایان تأسیس کرد. این میسیونر پروتستان المانی با ابداع بریل فارسی برای اولین بار به نابینایان کشور امکان آموزش، خواندن و نوشتن داد. ارنست یاکوب کریستوفل در سال ۱۸۷۶ در خانواده مسیحی در المان متولد شد که «در خانه‌شان برای نیازمندان باز بود.» کریستوفل در شهر بازل سوئیس به تحصیل الهیات پرداخت.

تلاش و عمل این کشیش پروتستان برای خدمت به نیازمندان و نابینایان سالها پیش از سفرش به ایران آغاز شد.

«محبت کردن موعظه‌ای است که همه می‌فهمند»

سازمان «میسیون مسیحی برای نابینایان» که در ده‌ها کشور جهان فعال است و در آغاز «میسیون مسیحی برای نابینایان در شرق» نامیده می‌شد، در مورد کریستوفل، بنیانگذارش می‌نویسد که وی معتقد بود که «محبت کردن موعظه‌ای است که همه می‌فهمند.»

طبق سایت این نهاد بین‌المللی مسیحی «ارنست و خواهرش هدویگ در سال ۱۹۰۴ برای مدیریت یتیم‌خانه‌های کودکان ارمنی که والدینشان در قتل‌عام کشته شده بودند به آسیای صغیر رفتند.» در سال ۱۹۰۸، این خواهر و برادر مسیحی درکمک به نیازمندان در ان منطقه چنان جدی بودند که به‌طور مستقل دست به جمع‌آوری کمک مالی فرای هر نهاد و کلیسای مسیحی زدند تا بتوانند در امپراطوری عثمانی (ترکیه امروزی) به فعالیت ادامه داده و بر کمک به نابینایانی و نیازمندان تمرکز داشته باشند.

در دوران قحطی و ناآرامی، پناهگاهی به نام «خانه بتسدا» تأسیس کردند که به محلی برای مراقبت از نابینایان و افراد دارای معلولیت تبدیل شد. خانه بستدا در زبان آرامی به نام «خانه شفقت» است. آنها به دلیل قوانین اسلامی نمی‌توانستند دست به ترویج مسیحیت بزنند. کریستوفل معتقد بود که «محبت کردن موعظه‌ای است که همه می‌فهمند.»

این کشیش المانی زبان ترکی و ارمنی آموخت، الفبای نابینایان را برای ارمنی‌ها ابداع کرد و جزوه‌های درسی بسیاری در رشته‌های گوناگون برای شاگردان آموزشگاهش نوشت. در سال ۱۹۱۵ درپی کشتار و «نسل‌کشی» مسیحیان در امپراطوری عثمانی در سال ۱۹۱۵ او نیز مجبور به ترک آن کشور شد.

در سال در سال ۱۹۱۹ برای تجدید آموزشگاه ویران‌شده‌اش به این کشور بازگشت ولی اجازهٔ بازگشایی آموزشگاه نابینایان در ترکیه به وی داده نشد. کشیش کریستوفل به المان بازگشت ولی پس از پنج سال راهی تبریز شد، چون ایران را روادارتر از ترکیه تشخیص داده بود.

از ابداع خط بریل و ترجمه انجیل تا توانمندی نابینایان

کشیش کریستوفل نخستین آموزشگاه تاریخ ایران را برای نابینایان در سال ۱۳۰۴ در تبریز آغاز کرد و چند سال بعد راهی اصفهان شد و آموزشگاه جدیدی برای نابیناییان در این شهر راه‌اندازی کرد. این آموزشگاه درکنار آموزش خواندن و نوشتن به نابینایان می‌داد بلکه در اصفهان آنها را با آموزش فن و فنون مختلف از جمله کار در مزرعه که متعلق به آموزشگاه و نجاری توانمند می‌کرد.

کشیش کریستوفل در کنار شاگردانش در اصفهان

فعالیت‌های مختلف آموزشگاه کریستوفل محدود به میسیونرهای المانی نبود بلکه دانش اموزان و تحصیلکردهای آموزشگاه مسولیت‌های مختلفی را برعهده می‌گرفتند. دختران نیز می‌توانستند مانند پسران در این مؤسسه کریستوفل آموزش ببینند.

یکی از دانش‌آموختگان اموزشگاه کریستوفل، اسکندر آبادی، ژورنالیست،  نوازنده، شاعر و مترجم مقیم المان به سازمان ماده ۱۸ در مورد توانمند کردن نابیناییان برای اداره آموزشگاه می‌گوید «آقای کریستوفل فقط سرپرستی نمی‌کرد، درس هم می‌داد. وی دانش اموختگان آموزشگاه را برای سرپرستی و مدیریت آماده می‌کرد.» وی می‌افزاید« یکی از این افراد شخص موقری به نام اسدالله پرتوی نژاد بود که آذری‌تبار بود، ارمنی، ترکی، فارسی و المانی هم بلد بود. یکی دیگر اساطور ماتوسیان که ناظم مدرسه و مسول کتابخانه مؤسسه بود که به خوبی المانی تسلط داشت. کریستوفل به دانش اموزان آنجا درس‌هایی از جمله بیولوژی و المانی درس می‌داد و به همین دلیل بسیاری از داشن اموزان المانی بلد بودند.»

آقای آبادی مانند بسیاری از شاگردان کریستوفل  از خانواده مسیحی نبوده است. شاگردان این اموزشگاه از هر دین و مذهبی بودند. اسکندر آبادی که زبان‌شناس هم است و سال‌ها در دانشگاه در المان در این رشته تدریس کرده می‌افزاید «برای راهنمایی و دبیرستان کلاس‌هایی نبود و ما به مدارس معمولی می‌رفتیم و این کتاب‌های درسی را افرادی در مؤسسه به خط نابینایان می‌نوشتند.» آقای آبادی می‌افزاید «کریستوفل کتاب‌ها را  به خط بریل فارسی ترجمه می‌کرد و نخستین کتاب به بریل انجیل یوحنا بود.»

فعالیت فراکلیسایی مسیحیان برای نابینایان

نهادها و افراد مسیحی در فعالیتی فرافرقه ای از فعالیت کشیش کریستوفل برای نابینایان پشتیبانی کرده و در توسعه ان کوشیدند.

اسقف دهقانی تفتی در کتاب «مشکل عشق» می‌نویسد «بانی خدمت به نابینایان در ایران کشیشی المانی بود بنام پاستور ارنست کریستوفل که اولین پرورشگاه نابینایان را در سالهای پس از جنگ جهانی اول بنا نهاد. بیاد دارم وقتی که پانزده ساله بودم برای تدریس به بچه‌های نابینا به ان مؤسسه می‌رفتم. در جنگ جهانی دوم وقتی که متفقین در سال ۱۹۴۱ خاک ایران را اشغال کرد ند پاستور کریستفل هم بالاخره پس چون پرورشگاه نابینایانی را که او اداره می‌کرد بی سرپرست ماند مسولیت اداره ان را به دایره اسقفی ایران سپرده شد. …. پس از خاتمه جنگ کریستوفل به ایران بازگشت و بخش پسرانه با کمال میل سازمان به وی بازگردانده شد و اداره بخش ذختران که نام آیین نور زیر دایره اسقفی ادامه یافت.» این رهبر کلیسای اسقفی (انگلیکن) در کتابش می‌افزاید که «قطعه زمین بزرگی که از سوی یکی از ملاکین خارج از شهر اصفهان به کلیسا اهدا شده بود به مزرعه ای برای آموزش کشاورزی عملی به نابیناییان سراسر کشور مبدل شد. این پروزه توسط اداره بخش کلیسای اصلاح شده هلندی و زیر نظر دایره اسقفی ایران اداره می‌شد.»

یاکوب کریستوفل در آرامگاه ارمنی‌ها در اصفهان به خاک سپرده شد

ارنست یاکوب کریستوفل از عاشقان ایران در۲۳ اوریل سال ۱۹۵۵ میلادی در ۷۹ سالگی در اصفهان درگذشت و در آرامگاه ارمنی‌ها در این شهر دفن شد. فعالیتی که این کشیش پروتستان برای نابیناییان بنیان گذاشت هم در ایران و هم در جهان ادامه یافت. پیش ازانقلاب اسلامی فعالیت مسیحیان در رابطه با نابیناییان شامل سازمان نابیناییان کریستوفل (پسرانه)، شبانه‌روزی نورایین ویژه دخترانه، و مزرعه کوروش کبیر ویژه کاراموزی کشاورزی می‌شد.

حسین سودمند نیز از جمله مسیحیانی بود که در اصفهان در سازمان نابیناییان تدریس می‌کرد. این نوکیش مسیحی در سالهای بعد رهبری کلیساهای مختلفی را عهده‌دار شد و در سال ۱۳۶۹ به اتهام ارتداد کشیش کلیسای جماعت ربانی در مشهد اعدام شد.

مصادره و غارت اموال پس از انقلاب

موسسات متعلق به کلیسا پس از انقلاب اسلامی مورد یورش اسلام گرایان مصادره وغارت روبرو شد.  اسکندر آبادی می‌گوید «پس از انقلاب اسلام‌گراها ریختن در آموزشگاه و تصاحب کردند.» وی می‌افزاید «من با جمعی به این عمل اعتراض کردیم و به کمیته رفتیم از وضعیتی که پیش آمده بود. به ما گفتند که رسیدگی می‌کنند. نتیجه رسیدگی این شد که حکم جلب برای من صادر کردند.»

مطالب متعددی حتی در رسانه‌های داخلی ایران در مورد چپاول موسسات نابینایان پس از انقلاب و محروم کردن این قشر از جامعه از خدماتی که پیش از انقلاب در اختیار آنها قرار گرفته بود، منتشر شده است.

این رسانه‌ها همچنین از ارزش بسیار بالای زمین‌ها و اموال این موسسات نیز یاد کردند. بنیاد مستضفان ان را در اختیار سازمان بهزیستی قرار داده است.

رمضان ژیانی از اعضای انجمن نابینایان در سال ۱۳۹۹ دربارهٔ یک مزرعه ۲۰ هکتاری نزدیک به شهرک منتظری در پالایشگاه اصفهان به انصاف نیوز می‌گوید «-این مزرعه- زیر نظر دایره اسقفی بوده و سرمایه‌گذاری و کارشناس‌های هلندی، به نابینایان آموزش کشاورزی و دامپروری می‌دادند، نابینایان پس از یادگیری به روستاها می‌رفتند و کار کشاورزی و دامپروری می‌کردند…این مزرعه هم پس از انقلاب مصادره شد و در اختیار سازمان بهزیستی قرار گرفت. علاوه‌بر ارزش زمین یک‌سری ماشین آلات، تراکتور، گاو و گوسفند هم داشت و آنها را فروختند و باغ پسته هم داشت که نابود شد.»

هوشنگ مظاهری -نویسنده و پزوهشگر ساکن اصفهان به انصاف نیوز گفته است «صاحب اصلی این ساختمان‌ها مسیحیان فارسی‌زبان هستند و آنها را به نابینایان وقف می‌کنند. وی می‌افزاید: این بنا و بقیه املاک در سال ۵۸ مصادره شد. اکنون در اختیار سازمان بهزیستی، استانداری و بنیاد مستعضفان است، این ساختمان‌ها در بهترین جاهای اصفهان هستند. چهار موسسه‌ای که مربوط به قشر نابینایان در اصفهان است و به گفتهٔ مظاهری امروز وضعیت اسفباری دارد، حتی بخشی از آنها دیگر در اختیار هیچ نابینایی نیست و تغییر کاربری داده است.» آقای ژیانی در پاسخ به اعتراض می‌گویند «اینها در تملک دولت است و هرجور بخواهند تغییرش می‌دهند. وقتی می‌گوییم برای امور نابینایان وقف شده، می‌گویند آنها غیرمسلمان بودند و اموالشان مصادره شده است.

حکومت جمهوری اسلامی بسیاری از اموال متعلق به کلیساها و نهادهای مسیحی از جمله بیمارستان‌های شیراز و اصفهان متعلق به کلیسای اسقفی و کلیساهای ساختمانی و باغ شارون متعلق به کلیسای جماعت ربانی را مصادره کرده است.

آقای زیانی می‌گوید حتی فتواهای رهبران شیعه از جمله علی خامنه ای هم کارگر نبوده است که تأکید کردند «هرچیزی برمبنای وقف باشد و از هر مذهبی هم باشد باید در همان راستا خرج شود.» در این سخنان که در سال ۱۳۹۹منتشر شده ارزش اموال توقیف شده دو تریلیون تومان تخمین شده است. در همین حال بنیاد میسیون مسیحیان برای نابینایان که ادامه دهنده فعالیت بنیان‌گذارش کشیش کریستوفل است، فقط در سال ۲۰۲۳ از بیش از ۳۷۰ پروژه در چهل کشور جهان حمایت کرده است. این نهاد خیریه مسیحی که پیشتر نامش میسیون کریستوفل برای نابیناییان بود ،برای ارتقای حقوق معلولان نیز در میان سیاستمداران و دولت‌های جهان تلاش می کند و در سال ۲۰۲۳، از ۶۲ میلیون نفر در آسیا آفریقا و آمریکای لاتین پشتیبانی کرده است.

فعالیت این نهاد فقط به نابینایان محدود نیست و به ناشنوایان و افرادی که با معلولیت های دیگر دست به گریباندد یاری می رساند. هدف این نهاد جهانی «شکستن چرخه فقر و معلولیت در کشورهای در حال توسعه و ایجاد کیفیت زندگی بهتر و فرصت‌های برابر برای افراد دارای معلولیت» اعلام شده است. هدف و نقشه راهی که همان پیام و فعالیت کریستوفل را دنبال می کند که می توان در یک جمله خلاصه کرد :«محبت کردن موعظه ای است که همه می‌فهمند.»

دربارهٔ فرد پطروسیان

فرد پطروسیان از همکاران ارشد ماده۱۸، روزنامه‌نگار، و پژوهشگر ایرانی ساکن اروپاست. وی از سال ۲۰۰۵ با «گلوبال ویسز»، پروژه دانشگاه هاروارد همکاری داشته است و از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ نیز سردبیر ایران در این پروژه بود. وی همچنین به مدت ۹ سال سردبیر آنلاین «راديو فردا» در پراگ بوده است. مقالات و مصاحبه‌های پطروسیان در نشریات بین‌المللی از جمله واشینگتن پست منتشر شده است. وی همچنین كتاب «امید، رأی و گلوله» را در مورد جنبش سبز ایران و رسانه‌های اجتماعی تدوین و به نگارش درآورده است.

0 Comments

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

[learndash_login]