تصمیم حکومت جمهوری اسلامی برای حذف گزینه «سایر ادیان» از فرم درخواست کارت ملی، نه تنها ادامه نقض حقوق اقلیتهای دینی در ۴۰ سال گذشتهاست، بلکه این بار این سیاست «اقلیت هراسی» و «اقلیت زدایی» میتواند منجر به سلب حقوق شهروندی از میلیونها ایرانی شود.
سازمان ثبت احوال کشور در ماههای گذشته با حذف گزینه «سایر ادیان»، گزینهها را برای متقاضیان کارت ملی محدود به اسلام و ادیان شناخته شده در قانون اساسی ایران، یعمی زرتشتیان، یهودیان و مسیحیها کردهاست.
اقلیتهای به رسمیت شناحته نشده در کشور از جمله بهاییان، یارسان و منداییان یا باید هویت خود را انکار کرده و به دروغ یکی از گزینهها را انتخاب کنند یا در کشوری که خودشان و اجدادشان زندگی کرده و در زمان جنگ از آن دفاع کردهاند، بدون دریافت کارت ملی و به عنوان اشباح و بدون حقوق شهروندی زندگی کنند. در واقع فقط به دلیل تفاوت در عقیده دینی، میلیونها شهروند ایرانی برای حکومت ایران وجود خارجی ندارند.
در این رابطه شیرین عبادی، برنده حایزه صلح نوبل و رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، در نامهای به کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار استفاده از کلیه امکانات قانونی جهت بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران شدهاست. این مدافع حقوق بشر گفته است: «به این نحو افراد خدا ناباور، بهائی، یارسان و ایزدی از حق شهروندی محروم میشوند.»
در همین رابطه سعید محمودی، استاد حقوق بین الملل در دانشگاه استکهلم، به سازمان ماده ۱۸ گفت: «امتناع ایران از صدور کارت شناسایی برای شهروندانش، صرف نظر از دلیل چنین تصمیمی، نقض تعهدی اساسی به حقوق بینالملل است.»
وی افزود «در مورد این موضوع، تصمیم ایران نقض آشکار ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر است… لازم است ذکر شود که اصول قانون اساسی ایران به گونه ای تدوین شدهاست که رعایت ایران از تعهدات بینالمللی خود در مورد آزادی دین بسیار سؤال برانگیز باشد؛ بنابراین، اقدام اخیر هیچ استثنا و دلیلی برای تعجب نیست.»
طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر که ایران از امضاکنندگان آن است هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی عقیده، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و برگزاری آن در محیط عمومی یا خصوصی است و هیچ فردی حق اهانت و تعرض به فرد دیگری به لحاظ تمایز و اختلاف اندیشه ندارد.
البته جمهوری اسلامی ایران حتی قانون اساسی خود را نیز به راحتی در این مورد نفض میکند.
طبق اصل ۱۹ قانون اساسی مردم ایران از هر قوم و قبیله، که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.
به نظر میرسد میلیونها نفر که متعلق به جامعه اقلیتهای دینی هستند (خواه در جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شده باشند یا نه) جز «همه» نیستند.
بهناز حسینی پژوهشگر مقیم اروپا که مقالات و کتابهای متعددی در مورد اقلیتهای دینی منتشر کرده، به ماده ۱۸ میگوید «طبق کار میدانی که انجام دادهام، به نظرم سیستم در نظر دارد اقلیتها همیشه در حاشیه باشند و هیچ وقت قدرت نگیرند به دلیل اینکه حکومت شیعی درصدر باشد، حتی سیستم علاقهمند است که اقلیتها مهاجرت کنند…، به همین دلیل فشارها را تشدید میکند و فکر میکند به همین ترتیب اقلیتها هویتشان از بین میرود و آنهایی هم که مثل یارسان تعدادشان زیاد است، اسلامیزه میشوند.»
تلاش جمهوری اسلامی برای «هویت زدایی» اقلیتها در ماههای گذشته افزایش یافتهاست. اخیراً وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد: «اگر دانش آموزان اظهار کنند که پیروان ادیان دیگری بهجز ادیان رسمی کشور هستند و این اقدام آنها به نوعی تبلیغ محسوب شود، تحصیل آنها در مدارس ممنوع است.»
به عبارت دیگر، از همان ابتدا، حکومت «آپارتاید دینی» میخواهد «اطاعت ناشی از ترس» را در کودکان اقلیتهای دینی نهادینه کند.
از اولین روزهای انقلاب اسلامی آزار و اذیت اقلیتها آغاز شد. از بازداشت و اعدام بهاییان تا قتل نوکیشان مسیحی.
افراد متعلق به اقلیتهای دینی شناخته شده یا شناخته نشده و حتی سنیها، در بهترین حالت به شهروندان درجه دو یا سه تبدیل شدند.
اما سیاست جدید محروم کردن گروهی از افراد متعلق به اقلیتهای به رسمیت شناخته نشده نظیر بهاییان و یارسان، که حاضر به دروغ گفتن نباشند، موجب بوجود آمدن اقلیتی جدید در ایران میشود: اشباحی که وجود خارج برای حکومت اسلامی ندارند. اشباحی که تنها گناه و جرمشان در نظر آپارتاید دینی، تفاوت دینشان است و به خاطر دروغ نگفتن محکوم شدند.
جمهوری اسلامی با محروم کردن شهروندانش از دریافت کارت ملی به دلیل تفاوت دینی، بار دیگر نشان داد سرکوب اقلیتها را، علیرغم محکومیتهای بینالمللی، با جدیت دنبال میکند. سیاست مبدل کردن گروهی از شهروندان به اشباحی بدون حقوق بارها با عناوین مختلف در غیرانسانیترین سیستمهای سیاسی از جمله آپارتاید آفریقای جنوبی به ویژه در قبال سیاه پوستان، و المان نازی به خصوص در مورد یهودیان به اجرا درآمده است.
فرد پطروسیان از همکاران ارشد ماده۱۸، روزنامهنگار، و پژوهشگر ایرانی ساکن اروپاست. وی از سال ۲۰۰۵ با «گلوبال ویسز»، پروژه دانشگاه هاروارد همکاری داشته است و از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ نیز سردبیر ایران در این پروژه بود. وی همچنین به مدت ۹ سال سردبیر آنلاین «راديو فردا» در پراگ بوده است. مقالات و مصاحبههای پطروسیان در نشریات بینالمللی از جمله واشینگتن پست منتشر شده است. وی همچنین كتاب «امید، رأی و گلوله» را در مورد جنبش سبز ایران و رسانههای اجتماعی تدوین و به نگارش درآورده است.
چقدر از مطالعهٔ این مطلب چیز یاد گرفتیم…
سپاس فراوان