در سال های گذشته، کریسمس برای بسیاری از مسیحیان در ایران، به ویژه نوکیشان، فقط یادآور درخت کاج، بابانوئل، خرید کادو و دورهمی خانوادگی نبوده، بلکه شیرینی جشن و مراسم کریسمس بارها با یورشهای ماموران امنیتی به منازل مسیحیان در شهرهای مختلف، با تلخی به پایان رسیده است. بسیاری از این مسیحیان فقط به دلیل شرکت در مراسم کریسمس مورد اذیت و آزار واقع شده و بازداشت شدند.
به منزل کشیش هم رحم نکردند
شش سال پیش، کشیش آشوری ویکتور بتتمرز، همسرش، شامیرا عیسوی و فرزندش به همراه ۱۲ نوکیش مسیحی، در پنجم دی ماه سال ۱۳۹۳ برابر با ۲۶ دسامبر ۲۰۱۴ میلادی، زمانی که جشن میلاد مسیح را در منزل مسکونی خود برگزار کرده بودند توسط ماموران لباس شخصی شناسایی و بازداشت شدند. ماموران اطلاعات پس از بازجویی کتبی و اخذ تعهد، همه حاضران در جشن کریسمس، غیر از سه نفر را آزاد کردند. علاوه بر کشیش ویکتو ر، امین افشار نادری و کاویان فلاح محمدی در بین بازداشتیها بودند که به زندان منتقل شدند که سپس با قرار وثیقه آزاد شدند. پس از سه سال انتظار و تعویق جلسات دادرسی با بهانه های واهی از چمله شلوغی دادگاه، ویکتور بتتمرز، کشیش آشوری، ۶۵ ساله، به ده سال حبس و شامیرام عیسوی، ۶۴ ساله، به ۵ سال زندان، به دلیل فعالیت مسالمتآمیز عقیدتی، محکوم شدهاند.
وروير آوانسيان، کشیش بازنشسته ارمنی زبان نیز در هفتم دی ماه ۱۳۹۱ و هنگامی که همراه با تعدادی از نوکيشان مسيحی فارسی زبان، کريسمس را در خانهای در تهران جشن گرفته بودند، بازداشت شد. یک سال بعد این کشيش بازنشسته کليسای جماعت ربانی، با وجود بیماری دیابت و نارسايی شديد قلبی، توسط قاضی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به سه سال ونیم زندان محکوم شد.
کودکان هم در امان نیستند؛ مامور سرکوب به جای بابانوئل
کودکان در جوامع مسیحی در زمان کریسمس، شیرینترین روزهای خود را سپری میکنند و در انتظار بابانوئل هستند که کادویی برایشان به ارمغان بیاورد. اما بسیاری از کودکان نوکیشان مسیحی میتوانند در عوض بابانوئل خندان و کادو، با ماموران سرکوب حکومت جمهوری اسلامی روبرو شوند.
نه سال پیش، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی صبح روز جمعه دوم دی ماه (۲۳ دسامبر) با یورش به کلیسای جماعت ربانی اهواز، فرهاد سبکروح ،کشیش کلیسا و همسرش و تمام اعضای کلیسا را ضمن بازداشت بوسیله دو دستگاه اتوبوس به مکان نامعلومی انتقال دادند و تا ساعاتی هیچگونه خبری از وضعیت آنان در دست نبود.
نیروهای امنیتی که به هنگام یورش به داخل کلیسا صورت های خود را پوشانده بودند، حتی بچههای کوچک را نیز که به شدت ترسیده بودند با خود بردند.
کشیش سبکروح و همسر ایشان، شهناز جیزان به همراه دو تن از خادمین این کلیسا به نامهای ناصر ضامن دزفولی و داود علیجانی با اتهام «گرایش به آئین مسیحیت، دعوت از افراد مسلمان به تغییر دین، و همچنین فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق ترویج مسیحیت تبشیری» بازداشت و محاکمه شدند.
دادگاه انقلاب اهواز برای هر یک از این چهار نفر حکم یک سال حبس تعزیری صادر کرد.
میخواهند بترسانند
دو سال پیش نیز در چند هفته مانده به کریسمس، حدود ۱۴۰ زن و مرد مسیحی دستکم در ده شهر مختلف توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. منصور برجی، مدیر ماده ۱۸ در آن زمان گفته بود که «به نظر میآید دستگیریهای پیش از کریسمس اخطاری است به جامعه مسیحیان تا در جلسات و جشنهایی که به این مناسبت برگزار میشود، آنها باروشان با غیر مسیحیانی که به صورت مهمان در آنها شرکت میکنند در میان نگذازند.»
ماری محمدی، نوکیش مسیحی و زندانی سابق عقیدتی، در مورد دلایل اذیت و آزار مسیحیان در ایام کریسمس به ماده ۱۸ پیشتر گفته بود «در ایام کریسمس جشنها و مراسمی که برگزار میشود به طبع نسبت به جلساتی که در طول سال برگزار میشود متفاوتتر، جذابتر و پرجمعیتتر هستند. چه چیزی بهتر از این است که یک نهاد امنیتی در یک عملیات چندین مسیحی را به دام بیندازد و زحمت شناسایی تک تک مسیحیان را به خود ندهد؟ همچنین ممکن است برخی دوستان خود را به این جشنی که برای بسیاری مهم است دعوت کنند. دو دیدگاه و گمان برای نهادهای امنیتی میتوان در نظر گرفت.
یکی اینکه یورش خشن ماموران به مراسم و جشن های مزبور باعث ایجاد رعب و وحشت و متنبه کردن افراد حاضر در مراسم میشود؛ و در ایام کریسمس که خوشحالی و جمعیت مسیحیان در مراسم یاد شده بیشتر است، زمان مناسبتری برای سرکوب شهروندان مسیحی و علاقه مند به مسیحیت است.
دوم اینکه محکومیت مسیحیان در ایام مذکور و انتشار اخبار مربوطه میتواند از جمع شدن مسیحیان و برگزاری جشن دست کم در این ایام جلوگیری کند.»
حملاتی که ذکر شد، فقط بخشی از یورش های ماموران امنیتی طی سال های گذشته به منازل و کلیساهای خانگی است.
استمرار این حملات نشان میدهد که سیاست سرکوب نوکیشان مسیحی را نه از برگزاری مراسم کریسمس دلسرد کرده و نه ترسانده است.
در کنار مراسم کریسمس و یورش ماموران امنیتی به نوکیشان مسیحی، علاقه شدیدی نیز در میان گروهی از غیرمسیحیان برای جشن کریسمس و خرید کالاهای مربوط به آن چند سالی است که در تهران و برخی از شهرهای دیگر دیده میشود و انواع و اقسام درخت کاج در کنار بابانوئلی که با مشتریان سلفی میگیرند به فروش می رسد.
واکنش به حکومتی ضد غرب و اسلام گرا
سعید پیوندی استاد جامعه شناسی در پاریس، در مورد افزایش این علاقه به کریسمس در میان ایرانیان به ماده ۱۸ میگوید «این پدیده در گذشتههای دورتر هم در ایران با دامنه محدودتر وجود داشته و در کشورهایی که با این سنت ارتباط تاریخی خاصی هم ندارند دیده می شود. اینها نشانه جشنی است که جهانی شده است و بازار مصرفی هم از نظر اقتصادی به آن بسیار علاقهمند است و در گسترش آن نقش بازی میکند. در ایران به نظر میرسد دلایل دیگری هم برای این رفتار وجود دارد که به بستر (کانتکس) کنونی جامعه مربوط میشود. توجه به آئینها و جشنهایی مانند کریسمس و یا جشن سال جدید میلادی نوعی واکنش به حکومتی ضد غرب و اسلامگرا هم هست درست مانند گرایش روز افزون به دین مسیحیت به عنوان آنتیتز اسلامگرایی و جامعه با تعصبات خشک اسلامی. در حقیقت حکومتی که از نظر فرهنگی قرار بود شرایط “بازگشت به خویشتن” را فراهم آورد و دیواری در برابر آنچه که خودش “نفوذ فرهنگ غربی” و یا “تهاجم فرهنگی” مینامید ایجاد کند در عمل زمینه توجه به فرهنگ غربی و جذابیت بیشتر آن در بخشی از جامعه را بوجود آورده است. همزمان این پدیده همه گروههای اجتماعی را در بر نمیگیرد و بیشتر در طبقه متوسط مرفه و نسل جوان طرفدار دارد. بحران اقتصادی شاید سبب میشود کسانی که از نظر مالی امکانات بیشتری دارند این کار را با پیگیری بیشتری انجام دهند. بحران اقتصادی بر اقتصاد شادی سایه افکنده است.»
نگرانی حکومت از پی آمدهای دینی این پدیده است
آقای پیوندی در مورد شکست تبلیغاتی ۴۰ ساله حکومت و نگرانی جمهوری اسلامی از افزایش علاقه مردم به مسیحیت می افزاید:
«همه شواهد نشان میدهند که جنگ فراگیر تبلیغاتی فرهنگی دهههای گذشته نتایج مطلوب را ببار نیاورده است و کسانی برای دهان کجی به حکومت و یا دست کم بی اعتنا به تبلیغات حکومتی به چنین رفتارهایی روی میآورند. برای حکومت این موضوع که بیشتر گروههای مرفه چنین تمایلی دارند نوعی اطمینان خاطر ایدئولوژیک در پی میآورد چرا که گروههای مرفه از نظر فرهنگی در برابر حکومت قرار دارند و این رویارویی پدیده جدیدی نیست. اما نگرانی واقعی حکومت تاثیر این پدیدهها بروی گرایش به دین مسیحیت بخصوص در میان جوانان است که دامنه آن رو به گسترش است. به نظر میرسد حکومت بیش از آنکه از برگزاری جشنی که به کشورهای دیگر تعلق دارد نگران باشد از معنا و پیآمدهای دینی این رفتارها میترسد. واکنش منفی به برگزاری این جشن و یا سرکوب علنی نوکیشان مسیحی نشانههای این ترس هستند. در حالیکه در کتابهای درسی با آب و تاب از مسلمان شدن این یا آن مسیحی غربی صحبت میشود و یا رسانهها از گرایش برخی از جوانان حومه شهرهای بزرگ اروپا به اسلام بصورت تبلیغاتی یاد میکنند اکنون جمهوری اسلامی با پدیده وارونهای در ایران که میتوان از آن به عنوان فرار از اسلام یاد کرد مواجه شدهاند.»
علیرغم سرکوب و آزار مسیحیان از جمله تلخ کردن کام نوکیشان در ایام کریسمس، مسیحیت در ایران رشد گستردهای داشته و طبق نظرسنجی که توسط گروه مطالعات افکارسنجی ایرانیان (گمان) در هلند انجام شده، نشان میدهد حدود هفتصد هزار نفر در ایران خود را مسیحی می دانند، برخی از گزارش ها نیز این رقم را حدود یک میلیون نفر تخمین زده اند. پس از انقلاب اسلامی، بسیاری از ارمنیها و آشوریان از ایران مهاجرت کردند و نوکیشان مسیحی ، که تعداشان قبل از سال ۵۷ چند صد تفر بود، هماکنون جمعیت اصلی مسیحیان کشور را تشکیل میدهند.
حتی حکومت سال گذشته دست به محدود کردن بازار کریسمس زد و مسئولین باشگاه آرارات برگزاری نمایشگاه را که تنها محدود به حضور ارامنه شده بود را برای جلوگیری از ضرر و زیان غرفهداران لغو کردند.
فرد پطروسیان از همکاران ارشد ماده۱۸، روزنامهنگار، و پژوهشگر ایرانی ساکن اروپاست. وی از سال ۲۰۰۵ با «گلوبال ویسز»، پروژه دانشگاه هاروارد همکاری داشته است و از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ نیز سردبیر ایران در این پروژه بود. وی همچنین به مدت ۹ سال سردبیر آنلاین «راديو فردا» در پراگ بوده است. مقالات و مصاحبههای پطروسیان در نشریات بینالمللی از جمله واشینگتن پست منتشر شده است. وی همچنین كتاب «امید، رأی و گلوله» را در مورد جنبش سبز ایران و رسانههای اجتماعی تدوین و به نگارش درآورده است.
0 Comments