یکی از خویشاوندان مژده فلاحی، نوکیش مسیحی که از حدود یک ماه پیش  در شیراز در حبس است، می‌گوید که این شهروند مسیحی «از نظر روانی در شرایط بسیار بدی قرار دارد و فقط گریه می‌کند.»

سام خسروی، شوهر خواهر این زندانی مسیحی، در گفتگویی با «مورنیگ استار نیوز»، که اخبار مربوط به مسیحیان جفا دیده را منتشر می‌کند افزود که او «نگران است که عواقب این آسیب روانی تمامی عمر گریبانگیر این شهروند مسیحی شود.»

اتهامات وارده بر این شهروند مسیحی، طبق گزارشی که از قول یک منبع نزدیک به خانواده فلاحی پیشتر منتشر شد، «مسیحیت» و «فعالیت غیرقانونی مسیحی» اعلام شده است. این در حالی است که خانم فلاحی با اینکه سال‌ها مسیحی است، ولی «فعالیت زیادی در رابطه با مسیحیت نداشته» و به شغل آرایشگری اشتغال داشته است.

آقای خسروی همچنین گفت که مادر مژده روز دوشنبه توانست برای دومین بار از زمان بازداشت او برای مدت کوتاهی با دخترش  ملاقات کند، اما مژده قادر به صحبت آزادانه نبود.

او گفت: «ما نمی‌دانیم دقیقاً چه اتفاقی برای او [در طول بازداشتش] افتاده است، زیرا [در حین ملاقات] تحت نظر بوده است. ما نگران هستیم و تعجب می‌کنیم که چرا آنها او را برای مدت طولانی نگه داشته‌اند.»

آقای خسروی افزود که «مادر مژده هر روز برای پیگیری پرونده به دادگاه می‌رود و از قاضی می‌خواهد که او را آزاد کند. او [دوشنبه] به دادگاه رفت و پس از التماس فراوان، قاضی به او اجازه داد مژده را ببیند.»

سام خسروی  افزود که مقامات ایرانی به خانواده مژده گفته‌اند که اگر او را تشویق کنند اطلاعات بیشتری به آنها بدهد، می‌توانند مدت بیشتری با او ملاقات کنند، اما آنها نپذیرفتند. حکومت اسلامی بارها اعضای خانواده نوکیشان مسیحی را حتی افرادی که ربطی به مسیحیت ندارند تحت فشار و آزار قرار می‌دهند.

مریم و مرجان فلاحی، خواهران مژده فلاحی، و سام خسروی ازجمله هشت نوکیش مسیحی بودند که همراه همسران خود در تیرماه ۱۳۹۸ در بوشهر بازداشت شدند.

یک سال بعد مریم و مرجان فلاحی مجموعاً به ۱۴ میلیون تومان جریمه شدند. در همین حال، مریم فلاحی که در آن زمان پرستار بود، به‌طور مادام العمر از کار در هر نهاد دولتی، از جمله بیمارستانی که ۲۰ سال در آن خدمت کرده بود، محروم شد.

در دادگاه جداگانه‌ای در اواخر همان سال، قاضی حکم داد که مریم و همسرش سام خسروی، دیگر نمی‌توانند حضانت دختر خوانده‌شان لیدیا را حفظ کنند، زیرا آن‌ها مسیحی بودند و قاضی دادگاه لیدیا را مسلمان تلقی می‌کرد.